زاغکیلغتنامه دهخدازاغکی . [ غ َ ] (ص نسبی ) یکی از رنگ ها است . (دیوان البسه ٔ نظام قاری ص 18) : قد صوف زاغکی بین بر صوف سبزطاقین سر همپری طوطی عجب اینکه زاغ دارد.نظام قاری (دیوان البسه ص <span class="hl" d
شالکیلغتنامه دهخداشالکی . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) پشمینه ٔ درشت جوالوار. (دیوان نظام قاری ص 201). چون شال سخت بی دوام و سست بافته شده . (یادداشت مؤلف ). در خراسان و یزد پارچه ٔ کلفت پشمی است که از آن جانی خانی (جوال بزرگ ) میدوزند
طاقینلغتنامه دهخداطاقین . (اِ) قبای دوتائی . (دیوان البسه ٔ نظام قاری ) : اینکه در دکانها آورده اندصوف طاقین مربع بیشمار. نظام قاری (دیوان البسه ).تنم تا یافت در بر صوف طاقین سر چتر و دل خارا ندارد. نظام قا