ترجمه مقاله

زخم

zaxm

۱. (پزشکی) هر نوع شکافی که بر روی پوست ایجاد شود؛ جراحت.
۲. [قدیمی] ضربه.
۳. (موسیقی) [قدیمی] = زخمه
۴. [قدیمی، مجاز] صدایی که از ساز بلند می‌شود.
⟨ زخم خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] زخم برداشتن؛ زخمی شدن؛ مجروح شدن.
⟨ زخم زبان: [مجاز] سخن زشت که دل کسی را بیازارد و او را رنجیده سازد.
⟨ زخم زدن: (مصدر لازم) [قدیمی] به کسی زخم و جراحت وارد کردن.
⟨ زخم کاری: زخم سهمناک؛ جراحت مهلک؛ جراحت بزرگ که بر عضو مهمی از بدن وارد آید و کشنده باشد.
⟨ زخم معده: (پزشکی) از امراض معده؛ جراحتی که در معده یا اثناعشر به‌واسطۀ ازدیاد شیرۀ اسیدی معده یا علت دیگر پیدا می‌شود و درد شدید دارد.

جراحت، جریحه، خراش، خستگی، ریش، ضرب، قرح، ناسور، نیش

ترجمه مقاله