زرنیخ

zarnix

معنی

جسم معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک به ‌رنگ سرخ، زرد، یا سفید که در طب و صنعت به کار می‌رود.

جست‌وجوی دقیق

زرنیخ

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ . [ زَ / زِ ] (اِ) نام دوایی که به هندی هرتال گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و آن پنج قسم است : زرد،سرخ ، سپید، سبز، سیاه و اقسام آن از سمومات است . (آنندراج ). زرنیق . هرتال و جسم معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک . (ناظم الاطباء). سنگی

زرنیخ

فرهنگ فارسی عمید

جسم معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک به ‌رنگ سرخ، زرد، یا سفید که در طب و صنعت به کار می‌رود.

زرنیخ

فرهنگ فارسی معین

(زَ) [ په . ] (اِ.) سولفات ارسنیک ، جسمی است معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک .

جست‌وجوی هم‌آوا

زرنيخ

دیکشنری عربی به فارسی

اکسيد ارسنيک بفرمول 23

زرنخ

گویش مازنی

داروی نظافت حمام

زرنیخ احمر

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ احمر. [ زَ / زِ خ ِ اَ م َ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زرنیخ سرخ که معمول کیمیا گران است . (ناظم الاطباء). رجوع به زرنیخ قرمز شود.

زرنیخ اصفر

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ اصفر. [ زَ / زِ خ ِ اَ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) معمول نقاشان . (ناظم الاطباء). رجوع به زرنیخ زرد شود.

زرنیخ زرد

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ زرد. [ زَ / زِخ ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت است از ترکیب سه ظرفیتی ارسنیک با گوگرد . رنگ آن زرد است و در نقاشی برای تهیه رنگ زرد و سبز (مخلوط با آبی پروس ) بکار می رود و همچنین در تهیه ٔ واجبی (نوره ) از آن استفاده کنند. سنگ زر

جست‌وجوی مشابه

زرنيخ

دیکشنری عربی به فارسی

اکسيد ارسنيک بفرمول 23

زرنیخ احمر

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ اصفر

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ اصفر. [ زَ / زِ خ ِ اَ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) معمول نقاشان . (ناظم الاطباء). رجوع به زرنیخ زرد شود.

زرنیخ زرد

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ سفید

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ سفید. [ زَ / زِ خ ِ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح اکسیریان ) سم الفار است و آن را تراب الهالک و به پارسی مرگ موش گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به زرنیخ و دیگر ترکیبهای آن شود.

جست‌وجوی متن

زرنیق

گویش بختیاری

زرنیخ.

اکسید ارسنیک بفرمول 23

دیکشنری فارسی به عربی

زرنيخ

منسل

لغت‌نامه دهخدا

منسل . [ م َ س َ ] (اِ) به هندی زرنیخ سرخ است . (فهرست مخزن الادویه ). زرنیخ سرخ . (الفاظالادویه ).

realgars

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حقیقت، زرنیخ سرخ، رلگا

realgar

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واقعی، زرنیخ سرخ، رلگا

جست‌وجوی هم‌آغاز

زرنیخ احمر

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ اصفر

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ اصفر. [ زَ / زِ خ ِ اَ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) معمول نقاشان . (ناظم الاطباء). رجوع به زرنیخ زرد شود.

زرنیخ زرد

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ سفید

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ قرمز

لغت‌نامه دهخدا

زرنیخ قرمز. [ زَ / زِ خ ِ ق ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) عبارت است از ترکیب دو ظرفیتی ارسنیک و گوگرد رنگ آن قرمز است و در نقاشی مصرف دارد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زرنیخ و دیگر ترکیبهای آن شود.

درپیوند

بیشتر بدانید

زرنیخ

zarnix

معنی

جست‌وجوی دقیق

لغت‌نامه دهخدا

فرهنگ فارسی عمید

فرهنگ فارسی معین

جست‌وجوی هم‌آوا

دیکشنری عربی به فارسی

گویش مازنی

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

جست‌وجوی مشابه

دیکشنری عربی به فارسی

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

جست‌وجوی متن

گویش بختیاری

دیکشنری فارسی به عربی

لغت‌نامه دهخدا

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جست‌وجوی هم‌آغاز

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا