ترجمه مقاله

زمام

ze(a)mām

۱. مهار؛ افسار.
۲. [مجاز] اختیار: زمام کشور در دست بیگانگان است.

افسار، دهانه، عنان، لجام، لگام، مهار

ترجمه مقاله