ناطق اصفهانیلغتنامه دهخداناطق اصفهانی . [ طِ ق ِ اِ ف َ ] (اِخ ) ملاّزمان . ازشاعران قرن یازدهم و مولدش کوهپایه ٔ اصفهان است . دردوران سلطنت شاه عباس دوم صفوی می زیسته ، او راست :چو مرغ دل به آن زلف آشیان کردپریشانی مرا زنجیربان کردبه آن زلف پریشانی که داری به ما یک روز هم شب می توان
زنجیرلغتنامه دهخدازنجیر. [ زِ / زَ ] (اِ) معروف است و به عربی سلسله گویند. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). کوچه ، مصرعه ، سبزه ، طره از تشبیهات اوست . (آنندراج ). سلسله و رسن فلزی و مرکب از حلقه های درهم قرار گرفته . (از ناظم الاطباء). و آن رسنی است فلز