ترجمه مقاله

زنهار

zenhār

۱. هنگام تنبیه و تحذیر به کار می‌رود؛ بپرهیز؛ برحذر باش: ◻︎ زینهار از قرین بد زنهار / و قِنا رَّبنا عذابَ‌النّار (سعدی: ۱۰۰)، زنهار، دروغ نگو.
۲. (اسم) [قدیمی] مهلت.
۳. (اسم) [قدیمی] عهد و پیمان.
۴. (اسم) [قدیمی] امان؛ پناه.
⟨ به زنهار داشتن: (مصدر متعدی) [قدیمی] کسی را امان دادن و در پناه خود گرفتن.
⟨ به ‌زنهار کسی درآمدن: (مصدر لازم) [قدیمی] به کسی پناه بردن و از او امان گرفتن.
⟨ زنهار خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] عهد شکستن؛ پیمان ‌شکستن: ◻︎ من دل به ‌تو دادم که به زنهار بداری / زنهار مخور بر دل زنهاری زنهار (فرخی: ۱۷۰).

۱. پناه، زینهار
۲. امان، مهلت

ترجمه مقاله