زنوییدنلغتنامه دهخدازنوییدن . [ زَ دَ] (مص ) بمعنی زنویه است که ناله و مویه و زوزه کردن سگ باشد. (برهان ). ناله کردن سگ . (فرهنگ رشیدی ). ناله کردن سگ . زوزه کشیدن سگ . (فرهنگ فارسی معین ). زنویه . (آنندراج ). زوزه کشیدن سگ . (ناظم الاطباء): هریر؛زنوییدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || مویه و نا
زنودنلغتنامه دهخدازنودن . [ زِ / زُ دَ ] (مص ) زنوییدن .(لسان العجم شعوری ج 2 ص 45 و 48). شخولیدن و مویه و ناله کردن . (ناظم الاطباء). || خفتن و خوابیدن و غنو
زنویدنلغتنامه دهخدازنویدن . [ زَ ن َ دَ ] (مص ) زنوئیدن . (ناظم الاطباء). آواز کردن اسب و گرگ و سگ باشد. و نیز آه زدن و نالیدن . (آنندراج ). رجوع به زنوییدن شود.
زنودنلغتنامه دهخدازنودن . [ زِ / زُ دَ ] (مص ) زنوییدن .(لسان العجم شعوری ج 2 ص 45 و 48). شخولیدن و مویه و ناله کردن . (ناظم الاطباء). || خفتن و خوابیدن و غنو
زنویهلغتنامه دهخدازنویه . [ زَ ی َ / ی ِ ] (اِمص ) مویه و ناله ٔ سگ را گویند و به تازی هریر خوانند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). زنوییدن مصدر آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). اسم مصدر از زنوییدن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). هریر و ناله ٔ سگ و زوزه . (ناظم ال