لغتنامه دهخدا
زون . (ع اِ) بت و آنچه او را بخدایی گیرند مشرکان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بت و خدای مشرکین . (ناظم الاطباء). صنم و منه : «هو احسن من الزون و من ریاض الحزون ». (اقرب الموارد). زور و زون بمعنی صنم ، هر دو معربند. (از المعرب جوالیقی ). رجوع به زور والمعرب جوالیقی ص <span cla