زَرگیلlong long, langsatواژههای مصوب فرهنگستانمیوۀ گیاهی با نام علمی زرگیل اهلی (Lansium domesticum) از تیرۀ زیتونتلخیان و راستۀ افراسانان که اندازۀ آن دوونیم تا پنج سانتیمتر و به شکل بیضوی یا کروی است و آرایشی خوشهای دارد و بهصورت خوشههای دو تا سیتایی است؛ رنگ آن زرد مایل به خاکستری یا قهوهای یا صورتی کمرنگ است و دارای پوست مخملی نازک
ذهبةلغتنامه دهخداذهبة. [ ذَ هََب َ ] (ع اِ) ذَهب . زر. || یکی زر. || قطعه ٔ زر. پاره ٔ زر. قراضه ٔ زر. شکاله ٔ زر.
زَرو گرفتنگویش بختیاری1. ضرب گرفتن، تنبک زدن؛ 2. تقلیدکردن، اداى دیگرى را درآوردن. zarv-e mon-e egira>:اداى مرادرمىآورد> .