زیرگاهلغتنامه دهخدازیرگاه . (اِ مرکب ) کرسی . (جهانگیری ) (شرفنامه ٔ منیری ). کرسی که بر آن نشینند. (برهان ). کرسی و صندلی . (ناظم الاطباء). کرسی باشد، چه پائین تر از گاه یعنی تخت می گذارند. (فرهنگ رشیدی ). کرسی که بر آن نشینند و آن کرسی را زیر تخت بزرگ گذارند از این روی زیرگاه گویند. (انجمن آر
زیرگاهفرهنگ فارسی عمیدکرسی؛ صندلی؛ تخت؛ چهارپایهای برای نشستن: ◻︎ نهادند زرّین یکی زیرگاه / نشست از برش پهلوان سپاه (فردوسی: ۷/۵۸۸).
زراچهلغتنامه دهخدازراچه . [ زَچ َ / چ ِ ] (اِخ ) نام یکی از پهلوانان زنگبار است که بهمراهی پلنگر پادشاه زاده ٔ زنگیان بجنگ اسکندر آمده بود و در روز اول هفتاد کس را بقتل آورد و آخرالامر سکندر خود بمیدان او رفت و بیک ضربت عمود کار او را ساخت . زراجه . (برهان ) (
زراحلغتنامه دهخدازراح . [ زُرْ را ] (ع ص ) خوش حرکات . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
زراعلغتنامه دهخدازراع . [ زَرْ را ] (ع ص ) کشاورز. (دهار). کاشتکار. (آنندراج ) کشتکار و زمین دار. (ناظم الاطباء). بسیار کشتکار: متی کنت ُ زراعاً اسوق السوانیا. (از اقرب الموارد). || نمام . سخن چین . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نمام که حقد را در دل دوستان کشت کند. ج ، زراعون ، زراعة. (از اقرب ا
زیرگاه قطباییpolarity subchronواژههای مصوب فرهنگستانبازة زمانی کوتاهی، معمولاً کمتر از 1/0 میلیون سال، که در آن قطبایی متناوب، در یک گاه قطبایی رخ میدهد متـ . رویداد قطبایی polarity event
گاهدارلغتنامه دهخداگاهدار. (نف مرکب ) دارنده و مالک تاج و تخت : نشسته به یک تخت زر بر دو شاه یکی گاه دار و یکی زیرگاه .فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2933).
صندلیلغتنامه دهخداصندلی . [ ص َ دَ ] (اِ) سندلی . کرسی که در قدیم کفش پادشاهان بر آن می گذاشتند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ج 2 ص 1337). و در همین حاشیه از رشیدی آرد که ظاهراً معرب صندلی است - انتهی . نوعی از تخت کوچک که بهندی
جایگهلغتنامه دهخداجایگه . [ گ َه ْ ](اِ مرکب ) جایگاه . جای . جا. مکان . محل : فرستاد هر سو بهر کشوری بیامد بهر جایگه لشکری . فردوسی .سیاوش بدانجایگه هم نماندسوی بلخ چون باد لشکر براند. فردوسی .نشست
مسندلغتنامه دهخدامسند. [ م َ ن َ ] (ع اِ) جائی که بر آن می نشینند و بر آن تکیه میکنند. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بالش بزرگ . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (مهذب الاسماء). پشتی . (ناظم الاطباء). تکیه بالش . تکیه گاه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تکیه جای . (یادداشت مرحوم د
زیرگاه قطباییpolarity subchronواژههای مصوب فرهنگستانبازة زمانی کوتاهی، معمولاً کمتر از 1/0 میلیون سال، که در آن قطبایی متناوب، در یک گاه قطبایی رخ میدهد متـ . رویداد قطبایی polarity event