ساختار اولprimary structure 1واژههای مصوب فرهنگستانتوالی ماندههای آمینواسیدی یا نوکلئوتیدی در یک بسپار
پیشاخطارearly warning, tactical warningواژههای مصوب فرهنگستاناعلام خطر رادار زمینی یا رادار پرنده و ایستگاههای شنود مبنی بر احتمال حملۀ هوایی یا موشکی دشمن از فاصلۀ دور
ساختاردیکشنری فارسی به انگلیسیanatomy, architecture, build, conformation, constitution, construction, fabric, formation, frame, machinery, makeup or make-up, organization, structure, system, texture
تراوش 1percolation 2واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که مشخصة هستة یک ساختار را به کل آن ساختار گسترش میدهد
ساختار چپگردleft-handed structure, left-handedواژههای مصوب فرهنگستانساختار بلوری که ساختار راستگرد آن مانند تصویر آینهای آن است
ساختار راستگردright-handed structure, right-handedواژههای مصوب فرهنگستانساختار بلوری که ساختار چپگرد آن مانند تصویر آینهای آن است
ساختاردیکشنری فارسی به انگلیسیanatomy, architecture, build, conformation, constitution, construction, fabric, formation, frame, machinery, makeup or make-up, organization, structure, system, texture
خُردساختارmicrostructureواژههای مصوب فرهنگستانآرایش دادههای هر مدخل در مجموعههایی مانند فرهنگها و اصطلاحنامهها
تابع ساختارstructure functionواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای که تفاوت پراکندگی از هدف غیرنقطهای را با هدف نقطهای نشان میدهد و اطلاعاتی از ساختار هدف به دست میدهد
ریزساختارmicrostructureواژههای مصوب فرهنگستانسیماهای ساختاری سنگها که تنها با ریزبین قابل تشخیص باشد