شبیلاتلغتنامه دهخداشبیلات . [ ش َ ](اِخ ) بطنی است از هلالات یکی از عشایر طفیلة در منطقةالکلرک که یک شاخه از آن به نام شلول در قریه ٔ دوقرة در عجلون باشد. (از معجم قبایل العرب ج 2 ص 581).
سبلاتلغتنامه دهخداسبلات . [ س ُ ب ُ ] (اِخ ) کوهی است از کوههای آجاء و مواسل از نصر. (معجم البلدان ).
سبلتلغتنامه دهخداسبلت . [ س َ ل ِ / س ِ ب ِ ] (اِ) سریشم را گویند و آن چیزی است چسبنده که از چرم خام پزند و کمانگران و غیر ایشان بکار برند. (برهان ) (رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ).