لغتنامه دهخدا
زخمگاه . [ زَ ] (اِ مرکب ) جای زخم . (از لغت فرس ): مضرب سیف ؛ زخمگاه . (از منتهی الارب ). محل وارد آمدن ضربت تیر و شمشیر و دیگر آلات جارحه . محل گزیدن حیوانات گزنده . جراحت . زخم . ریش : همان زخمگاهش فرو دوختندبدارو همه درد بسپوختند. <p cl