ترجمه مقاله

سردرگم

sardargom

۱. سرگردان؛ حیران.
۲. کسی که راه را گم کرده و سرگردان باشد.

۱. حیران، حیرتزده، گیج، سرگردان، کلافه، متحیر، سرگم
۲. سراسیمه، مضطرب، مشوش
۳. درهم برهم، آشفته، بینظم، بههمپیچیده
۴. مردد، دودل

ترجمه مقاله