ترجمه مقاله

سرکوفته

sarkufte

۱. سرکوبیده؛ سرکوب‌شده.
۲. جانوری که سرش را کوبیده و شکسته باشند: مار سرکوفته.

۱. واپسزدهشده
۲. سرکوبشده، مضمحل، نابود
۳. شکستخورده

ترجمه مقاله