سریال

ser[i]yāl

معنی

مجموعه‌ای که جزءبه‌جزء عرضه شود.

مترادف

۱. مسلسل، پیدرپی
۲. مجموعه تلویزیونی، مجموعه دنبالهدار
۳. زنجیره

برابر پارسی

زنجیره

جست‌وجوی دقیق

سریال

فرهنگ فارسی معین

(س ) [ فر. ] (ص .) آن چه مجموعه ای را بسازد یا متعلق به مجموعه ای باشد، زنجیره (فره )، پشت سر هم ، مسلسل ، به صورت سری .

سریال

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. مجموعه، مجموعهدنبالهدار ۲. پشتسرهم، متوالی، مسلسل ۳. پاورقی

سریال

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. مسلسل، پیدرپی ۲. مجموعه تلویزیونی، مجموعه دنبالهدار ۳. زنجیره

جست‌وجوی هم‌آوا

سرآل

سرآل . [ س َ ] (ص ) کسی را و چیزی را گویند که مانند فلک و آسیا و گردون سرگردان و همیشه در گردیدن باشد. (برهان ). کسی و چیزی که مانند فلک و آسیا و گردون چوبی و آدمی سرگردان در گشتن باشد و آن را سرهال نیز گویند. (از آنندراج ).