25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
سستی کردن
تنندو
inactivity
atony
تکاسل
snooziness
shoalness
cumbrance
cloyedness
distemperedness
جستوجوی متن
تکاسل
فرهنگ فارسی عمید
۱. کسل شدن؛ سستی و کاهلی کردن.۲. سستی؛ تنبلی.
snooziness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
shoalness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
cumbrance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
cloyedness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
بیشتر
۸۱۰ واژه در متن