سلسبیل

salsabil

معنی

۱. نام چشمه‌ای در بهشت.
۲. (صفت) [قدیمی، مجاز] نرم و روان.
۳. (صفت) [قدیمی، مجاز] آب روان و گوارا.
۴. (صفت) [قدیمی، مجاز] می خوشگوار.

مترادف

۱. چشمه، عین، کوثر
۲. خوشگوار، گوارا
۳. روان، نرم

جست‌وجوی دقیق

سلسبیل

لغت‌نامه دهخدا

سلسبیل . [ س َ س َ ] (اِخ ) نام چشمه ای است دربهشت . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (غیاث ) (زمخشری ) (مهذب الاسماء): عیناً فیها تسمی سلسبیلا. (قرآن 18/76).ور نباشد تشنه او را سلسبیل گرچه سرد وخوش بود نادرخور است . نا

سلسبیل

فرهنگ فارسی عمید

۱. نام چشمه‌ای در بهشت.۲. (صفت) [قدیمی، مجاز] نرم و روان.۳. (صفت) [قدیمی، مجاز] آب روان و گوارا.۴. (صفت) [قدیمی، مجاز] می خوشگوار.

سلسبیل

فرهنگ فارسی معین

(سَ سَ) [ ع . ] (ص .) 1 - نرم . 2 - روان . 3 - گوارا. 4 - نام چشمه ای در بهشت .

سلسبیل

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. چشمه، عین، کوثر ۲. خوشگوار، گوارا ۳. روان، نرم

جست‌وجوی هم‌آوا

سلسبيل

دیکشنری عربی به فارسی

شراب لذيذ خدايان يونان , شهد , شربت , نوش

چشمه ٔ سلسبیل

لغت‌نامه دهخدا

چشمه ٔ سلسبیل . [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِ س َ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام جویی در بهشت . (آنندراج ).آب سلسبیل . || در اصطلاح لوطیان مقعد را گویند. (از آنندراج ).