لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن جعفر الکلابی . وی از سخنوران عرب است و نعمان پس از ملاقات با کسری چون به حیره آمد چند کس ازبزرگان عرب را فراخواند که از آن جمله خالد بود و نعمان آنچه از کسری شنیده بود به اینان گفت ، و سپس اینان با هدایائی به نزد کسری در مدائن آمدند و هر یک از آنها کل