غیطلةلغتنامه دهخداغیطلة. [ غ َ طَ ل َ ] (ع مص ) تجارت گاو کردن گرفتن . (منتهی الارب ذیل غطیل ). به تجارت گاو پرداختن . غیطل الرجل ؛ جعل تجارته فی البقر. (از اقرب الموارد). در منتهی الارب چنانکه اشاره شد به این معنی و معنی قبلی و بعدی غطیله بتقدیم طاءبر یاء آمده و صاحب تاج العروس گوید: در قاموس