سودازدگیلغتنامه دهخداسودازدگی . [ س َ / سُو زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و کیفیت سودازده . (فرهنگ فارسی معین ).
سودازدگیmelancholiaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی افسردگی که مهمترین ویژگی آن بیلذتی همراه با اختلال بارز روانی- حرکتی و بیاشتهایی و کموزنی و احساس گناه است متـ . مالیخولیا
سودازدهلغتنامه دهخداسودازده . [ س َ / سُو زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) آنکه سودا در مزاج او تأثیر کرده باشد. (آنندراج ). دیوانه . (شرفنامه ٔ منیری ) : سودازده با قمر نسازدصفرازده را شکر نسازد. <
سودازدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خیالزده، خیالی، آشفته، شیفته، سودایی، مالیخولیایی ۲. دیوانه، مجنون ≠ عاقل ۳. عاشق ≠ معشوق