سامریلغتنامه دهخداسامری . [ م ِ ] (اِخ ) نام پادشاه کالیکوت ها است . (حبیب السیر چ تهران ج 4 ص 625).
سامریلغتنامه دهخداسامری . [ م ِ ] (اِخ ) ابوالفتح بن ابی الحسن . او راست : کتاب تاریخ . رجوع به ابوالفتح و معجم المطبوعات شود.
سامریلغتنامه دهخداسامری . [ م ِ ] (اِخ ) احمدبن محمد. رجوع به همین کلمه و رجوع به زرکلی ص 355 و رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 200 شود.
سامریلغتنامه دهخداسامری . [ م ِ ] (اِخ ) سرهنگی بود از سرهنگان دیلمان و او از بزرگان مصر بود و دعوت مصر پذیرفته او را امیرجلیل سید معتمد از شام نوشتندی و بسامیری پیش المنتصر باﷲ فرستاد و از او مدد خواست و او را قائم مقام خلیفه و سلطان طغرل بیک تحویل داد. رجوع به تاریخ گزیده ص <span class="hl"
گوده آلغتنامه دهخداگوده آ. [ دِ ] (اِخ ) شاهزاده ٔ سومری لاگاش در قرن سوم ق . م . که مجسمه های متعددی از او در لوور است . رجوع به گودآ شود.
قره میسینواژهنامه آزادنام قدیم سرزمین کرمانشاهان قره میسین از عبارت کارامیسین برگرفته شده که هر دو کلماتی ترکی هستند به معنی سرزمین پهناور و نام اصلی سرزمین کرمانشاه در زمان هخامنشیان بوده است. بعضی ها معتقدند که سومریان ساکنین این منطقه بودند و بخاطر مشابهت زبان سومری و ترکی نام ترکی در این منطقه رواج داشته است
اینانافرهنگ نامها(تلفظ: inānā) اینانا که از بانوی قدرتمندی به نام ' نینگال' Ningal زاده شد ، در اساطیر سومری مهین بانوی آسمان و زمین ، نماد مؤنث زایندگی و باروری و خدای بانوی شهر ' اوروک'ourouk است. نام اینانا در تمامی منظومههای بازمانده از دوران باستانی سومر دیده میشود و او در جایگاهی فراتر از نمایههای مؤنث خود