سوپاپلغتنامه دهخداسوپاپ . (فرانسوی ، اِ) سرپوش تلمبه و ماشین و غیره . باب . مخرج لوله . صفحه ٔ متحرک اندرون لوله ٔ بخاری . (یادداشت بخط مؤلف ).
سوپاپفرهنگ فارسی عمید۱. دریچهای که قطع و وصل شدن جریان مادۀ سیالی را در مجرایی کنترل میکند.۲. دریچۀ بالای سوراخ سیلندر که گاز از آن خارج میشود.
سوپاپفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) پولکی که روی دهانة دریچه های سر سیلندر قرار گرفته و دریچه ها را سد می کند.
مجموعۀ احساسیsoap opera, soap, soaperواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ تلویزیونی سبک و احساسی که معمولاً در طول روز پخش میشود
صابون فلزیmetallic soapواژههای مصوب فرهنگستاننمک اسیدهای استئاریک یا اولئیک یا پالمیتیک یا لوریک و یک فلز سنگین، مانند کبالت یا مس که از آن برای خشککردن درپوش رنگها و جوهرها، در قارچکشها و مواد ضد آب، استفاده میکنند
سوپاپ ترازlevelling valveواژههای مصوب فرهنگستانسوپاپی که تغییرات وزن واگنها را در هنگام بارگیری و تخلیه مشخص و تراز واگن را با توجه به این تغییرات حفظ میکند
سوپاپ اطمینان ترمزbrake check valveواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای در سامانۀ ترمز قطار برای جلوگیری از برگشت جریان هوای فشرده
سوپاپ تبدیل ترمزbrake change-over valveواژههای مصوب فرهنگستانسوپاپی با دو لولۀ تأمین و یک لولۀ خروجی برای تغییر وضعیت ترمز
سوپاپ ترازlevelling valveواژههای مصوب فرهنگستانسوپاپی که تغییرات وزن واگنها را در هنگام بارگیری و تخلیه مشخص و تراز واگن را با توجه به این تغییرات حفظ میکند
موتور سهسوپاپthree-valve engineواژههای مصوب فرهنگستانموتوری که هریک از سیلندرهای آن دارای دو سوپاپ هوا و یک سوپاپ دود است
موتور شانزدهسوپاپsixteen valve engineواژههای مصوب فرهنگستانموتور درونسوز چهارسیلندری که هریک از سیلندرهای آن دو سوپاپ هوا و دو سوپاپ دود دارد و درنتیجه، در قیاس با موتور دوسوپاپ، بازده بیشتری دارد