سپسایگیلغتنامه دهخداسپسایگی . [ س ِ پ َ ی َ / ی ِ ] (حامص مرکب ) رجعت و بازگشت و حرکت قهقری . (ناظم الاطباء). این کلمه با فعل رفتن ، برگشتن ، برگردیدن ، برگرداندن ، بازگشتن آید: ارجاع ؛ دست سپسایگی دراز کردن بگرفتن چیزی . اقعناس ؛ سپسایگی بازگشتن . میاط؛ سپسایگی
سپسایگیفرهنگ فارسی عمیدبازگشت؛ بازگشت به عقب؛ حرکت به قهقرا.⟨ سپسایگی رفتن: [قدیمی] پسپس رفتن؛ به عقب برگشتن؛ پس رفتن.
دولفین کوهاندار اطلسیSousa teusziiواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ دولفینیان و راستۀ آببازسانان که بالۀ پشتی آن بهطور غیرمعمول منحنی و خمیده است و کوهان یا قوز کوچکی بر روی قسمت پشتی دارد
دولفین کوهاندار چینیSousa chinensisواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ دولفینیان و راستۀ آببازسانان با پیشانی شیبدار که بالۀ پشتی دوطبقۀ آن شامل یک بالۀ کوچکتر است که بر روی قوز طویل پشتی قرار گرفته است
سیساءلغتنامه دهخداسیساء. (ع اِ) جای پیوند مهره های پشت . || جای برنشست از ستور. || سر کتف اسب .مهره ٔ پشت خر. ج ، سیاسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
شپشاپلغتنامه دهخداشپشاپ . [ ش َ ] (اِ صوت مرکب ) شپاشاپ . شپ شپ . صدا و آواز پی درپی خوردن پیکان تیر باشد به جایی . (برهان ) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ نظام ) : ز چکچاک گرز و ز شپشاپ تیربرآورد از جان دشمن نفیر.فردوسی .
انصیاعلغتنامه دهخداانصیاع . [ اِ ] (ع مص ) پراکنده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || سپسایگی برگشتن و شتاب گذشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). واگردیدن . سپسایگی رفتن . (یادداشت مؤلف ).
قوعانلغتنامه دهخداقوعان . [ ق َ وَ ] (ع مص )لنگیدن و خمیدن یا آزمند گشنی گردیدن . (منتهی الارب )(از اقرب الموارد). || سپس ماندن و سپسایگی رفتن . (منتهی الارب ). قاع فلان ؛ نکص و خنس . (از اقرب الموارد). سپس ماندن و سپسایگی رفتن . (آنندراج ).
لعذمةلغتنامه دهخدالعذمة. [ ل َ ذَ م َ ](ع مص ) درنگ کردن و توقف ورزیدن . || سپسایگی رفتن . || تأمل کردن . (منتهی الارب ).