لغتنامه دهخدا
منقی . [ م ُ ن َق ْ قا ] (ع ص ) پاک کرده شده و صاف کرده شده چنانکه مویز منقی وآمله ٔ منقی ، نوعی از میوه ٔ معروف است که در دوا به کار آید و منقی صفت آن است یعنی مویزی که آن را از تخمش پاک و صاف کرده باشند و بعضی مردم که مویز را منقی گویند و از لفظ مویز غافل می شوند غلطی عظیم