سیدالمرسلینفرهنگ فارسی عمیدسرور فرستادگان؛ از القاب حضرت رسول؛ سیدالابرار؛ سیدالآفاق؛ سیدالانام؛ سیدالانبیا؛ سیدالبشر؛ سیدالناس.
محمدلغتنامه دهخدامحمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عثمان خراسانی (نورالدین ) دانشمند و متقی ساکن شیراز متوفی به سال 740 هَ . ق . او راست : لطائف التفسیر، الزبدة فی احادیث سیدالمرسلین . (شدالازار ص 78 به بعد).
مرسلینلغتنامه دهخدامرسلین . [ م ُ س َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مرسَل در حالت نصبی و جری (در فارسی رعایت این قاعده نشود). فرستاده شدگان . ارسال شدگان . فرستادگان . گسیل داشتگان : مدرس شد عباد مخلصین راسبق داد از حقیقت مرسلین را. عطار (اسرارنامه ).</p
نورالدینلغتنامه دهخدانورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن حاج شرف الدین عثمان خراسانی [ مولانا ]، ملقب به نورالدین . از دانشمندان و زهاد قرن ششم هجری است . پس از مسافرتهائی به شیرازرسید و در آنجا مقیم گشت و به تدریس و تصنیف پرداخت و به سال 742 هَ . ق . در همانجا
علی شروانیلغتنامه دهخداعلی شروانی . [ ع َ ی ِ ش ِرْ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد زهری شروانی نقشبندی حنفی . ملقب به اکمل الدین . وی صوفی بود و در سال 1118 هَ . ق .در مدینه درگذشت . او راست : 1- اقصی المطالب . <span class="hl" dir="