نمک سیر، سیر نمک، سیر و نمک
ناسیر. (ص مرکب )گرسنه . که سیر نیست . مقابل سیر. رجوع به سیر شود.
سیر سیر در مقابل گرسنهتأکید بر سیری
تند، سیر کردن، اشباع شدن، سیر، مشبع
۱سبزی سیر ۲بی میل و سیر