شامورتیلغتنامه دهخداشامورتی . [ وُ ] (اِ) لفظ ارمنی و دشنام است . || ظرفی با سوراخی چند در اطراف ، محتوی آب که حقه بازان دارند و هرگاه خواهند از او آب ریزد و چون منع کنند باز ایستد. (یادداشت مؤلف ).
شامورتیفرهنگ فارسی معین[ ارمن . ] (اِ.) 1 - جعبة مخصوص شعبده بازان و معرکه گیران . 2 - (کن .) حقه بازی .
شامورتیواژهنامه آزاد1. در لفظ ارمنی دشنام است. 2. جعبه ی مخصوص شعبده بازان و معرکه گیران 3. حقه بازی 4. ظرفی با سوراخی چند در اطراف محتوی آب که اگر شعبده باز خواهد آب آن بیرون ریزد واگر نخواهد بیرون نمی ریزد
شامورتی، شامورتی بازیگویش تهرانیشعبده،از ابزار شعبده بازی( قوطی که بالا و پائین آن سوراخ است ، آب از سوراخ پائین نمیریزد و با برداشتن انگشت میریزد.)
شامورتی بازیواژهنامه آزاد1.دوزو کلک2.شعبده بازی3.حقه بازی به عنوان مثال می گویند:«بیا برو واسه من شامورتی بازی درنیار!من خودم ختم روزگارم»که نوعی اصطلاح عامیانه است.
شامورتی، شامورتی بازیگویش تهرانیشعبده،از ابزار شعبده بازی( قوطی که بالا و پائین آن سوراخ است ، آب از سوراخ پائین نمیریزد و با برداشتن انگشت میریزد.)
شامورتی بازیواژهنامه آزاد1.دوزو کلک2.شعبده بازی3.حقه بازی به عنوان مثال می گویند:«بیا برو واسه من شامورتی بازی درنیار!من خودم ختم روزگارم»که نوعی اصطلاح عامیانه است.
شامورتی، شامورتی بازیگویش تهرانیشعبده،از ابزار شعبده بازی( قوطی که بالا و پائین آن سوراخ است ، آب از سوراخ پائین نمیریزد و با برداشتن انگشت میریزد.)
شامورتی بازیواژهنامه آزاد1.دوزو کلک2.شعبده بازی3.حقه بازی به عنوان مثال می گویند:«بیا برو واسه من شامورتی بازی درنیار!من خودم ختم روزگارم»که نوعی اصطلاح عامیانه است.