لین شامپوواژهنامه آزادلیُّنْ شامْپُوْ:(liionshampouw) در گویش گنابادی یعنی سوسول ، بچه ننه ، ترسو ، ریخوک
شمولغتنامه دهخداشمو. [ ش ُ م ُوو ] (ع اِمص ) رفعت . بلندی .(ناظم الاطباء). علو. بلندی . عز. (یادداشت مؤلف ).
شامپولیونلغتنامه دهخداشامپولیون . [ پ ُ ی ُ ] (اِخ ) ژان فرانسوا. از شرق شناسان فرانسوی بود. وی بسال 1790 م . متولد شد و در سال 1832 م . در پاریس درگذشت در سال 1814 م . تحت عنوان «مصر زیر تسلط فرا
لین شامپوواژهنامه آزادلیُّنْ شامْپُوْ:(liionshampouw) در گویش گنابادی یعنی سوسول ، بچه ننه ، ترسو ، ریخوک
شامپولیونلغتنامه دهخداشامپولیون . [ پ ُ ی ُ ] (اِخ ) ژان فرانسوا. از شرق شناسان فرانسوی بود. وی بسال 1790 م . متولد شد و در سال 1832 م . در پاریس درگذشت در سال 1814 م . تحت عنوان «مصر زیر تسلط فرا
لین شامپوواژهنامه آزادلیُّنْ شامْپُوْ:(liionshampouw) در گویش گنابادی یعنی سوسول ، بچه ننه ، ترسو ، ریخوک