لغتنامه دهخدا
داود غوری . [ وو دِ ] (اِخ ) (پهلوان ...) از سرداران شیراز بود بعهد شاه شجاع و ممدوح حافظ شیرازی . وی بکمک امیر سیورغتمش برای مقابله باشاه شجاع بیامده بود. و پس از غلبه ٔ شاه شجاع با امیر سیورغتمش در قلعه ٔ سلیمانی متحصن شد ولی از آنجا خود را خلاص داد و به شیراز بازگشت و امیر