لغتنامه دهخدا
شترخار. [ ش ُ ت ُ ] (اِ مرکب ) اشترخار. خار شتر. آغول . اشترغاز. خارشتری . نوعی از خار باشد که شتر آن را به رغبت تمام خورد. (برهان ). خار شتر و آن معروف است . (انجمن آرا). به معنی خار شتر است . (فرهنگ جهانگیری ). نام خاری است که شتر آن را میخورد. (فرهنگ نظام ) <span class="hl