شخصیةلغتنامه دهخداشخصیة. [ ش َ صی ی َ ](ع ص نسبی ) مؤنث شخصی . منسوب به شخص . ج ، شخصیات .- احوال شخصیة ؛ مسائل مربوط به شخص از نظر تابعیت و سن و جنسیت و ولادت و فوت و ازدواج و طلاق . رجوع به احوال شخصی شود.- قضیه ٔ شخصیة ؛ در اصطلاح منط
شخیصةلغتنامه دهخداشخیصة. [ ش َ ص َ ] (ع ص ) مؤنث شخیص . زن تناور. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
احوال شخصیهفرهنگ فارسی معین( ~ِ شَ یِ) [ ع . ] (اِمر.) مجموع صفات انسان که به اعتبار آن ، شخص در اجتماع دارای حقوق شده و آن حقوق را اجرا کنند مانند: تابعیت ، ازدواج ، اقامتگاه ، اهلیت و غیره .
شخصیلغتنامه دهخداشخصی . [ ش َ ] (ص نسبی ) مخصوص کسی . (یادداشت مؤلف ). منسوب به شخص . (از اقرب الموارد).- احوال شخصی ؛ در اصطلاح حقوقی اموری است که وضع شخص را در خانواده و کشور معین کند و آنها عبارتند از: 1- تابعیت <span class="h