شرائینلغتنامه دهخداشرائین . [ ش َ ] (ع اِ) شرایین . ج ِ شریان . رگهای جهنده . (منتهی الارب ). عروق ضوارب را گویند. (یادداشت مؤلف ). سرخ رگها.
نوار دور شیشۀ جلوwindshield surround, indscreen surroundواژههای مصوب فرهنگستاننواری لاستیکی برای درزگیری دور شیشۀ جلو و نگهداری شیشه در قاب آن
قاب جلوپنجرهradiator grille surround, grill surroundواژههای مصوب فرهنگستانقابی فلزی که جلوپنجره در آن قرار میگیرد و غالباً به صفحۀ جلوی بدنۀ خودرو متصل است
قاب چراغ عقبtail light surround, rear light surroundواژههای مصوب فرهنگستانقاب تزیینی که در برخی از خودروها دور چراغ عقب نصب میشود
سگرانلغتنامه دهخداسگران . [ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان وسط بخش شهرستان تهران ، دارای 396 تن سکنه است . آب آن از چشمه سار و سگران و محصول آن چای ، غلات ، یونجه ، میوه جات است . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ابهرانلغتنامه دهخداابهران . [ اَ هََ ] (ع اِ) تثنیه ٔ ابهر. دو ابهر. دو شریان که از دل برآید و دیگر شرائین از آن دو روید.
تصلبفرهنگ فارسی عمیدسخت شدن؛ سفت شدن.⟨ تصلب شرائین: (پزشکی) سفت و ستبر شدن دیوارۀ سرخرگها و تنگ شدن راه جریان خون که ممکن است باعث فشارخون شود و بیشتر مربوط به پیری و سالخوردگی است.