ترجمه مقاله

شق

šaq[q]

۱. پاره کردن؛ شکافتن؛ دریدن.
۲. متفرق ساختن.
۳. (اسم) [جمع: شُقُوق] چاک؛ شکاف.
۴. (صفت) جای شکافته و دریده.
۵. (اسم) نصف از هر چیز.
۶. (اسم) صبحدم.

۱. راست، سیخ، صاف
۲. نعوظ
۳. چاک، شکاف ≠ خمیده، کج

ترجمه مقاله