شلیکلغتنامه دهخداشلیک . [ ش ِل ْ لی ] (اِ) تخلیه ٔ اسلحه ٔ آتشی و رها کردن تیر آن . (ناظم الاطباء). گشاد. افکندن تیر از سلاحی آتشی چون تفنگ و توپ .- شلیک کردن ؛ گشاد دادن یعنی انداختن تفنگ و توپ و امثال آن . (یادداشت مؤلف ). || گاه بمعنی حرکت و سر و صدای ناگه
شلیکفرهنگ فارسی عمید۱. خالی کردن توپ یا تفنگ.۲. (اسم) [مجاز] صدای ناگهانی و بلند خنده.⟨ شلیک کردن: (مصدر لازم و مصدر متعدی) آتش کردن و رها کردن گلوله از توپ یا تفنگ؛ تیراندازی کردن با توپ یا تفنگ.
لکای بیرنگbleached shellac, bone dry bleached shellacواژههای مصوب فرهنگستانمحصول بیرنگ حاصل از رنگبَری صمغ لکای نارنجی
سلقلغتنامه دهخداسلق . [ س ِ ل َ ] (ع اِ) آنچه از درخت فروریزد. || گیاه شبرق خشک . || شهد که در طول خانه ٔ مگس است . طرف راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
شلیکیابcountersniper system, gunshot detection systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که اطلاعات مربوط به منشأ شلیک، مانند زاویه و ارتفاع و بُرد و مختصات سامانۀ موقعیتیاب جهانی، را بیدرنگ فراهم میکند
توالییابی شلیکیshotgun sequencingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای توالییابی ژنگان که در آن دِنا بهصورت گسترده به قطعات کوچکتر بریده میشود و سپس این قطعات همسانهسازی و توالییابی میشوند متـ . توالییابی تصادفی
volleysدیکشنری انگلیسی به فارسیغواصی، شلیک، رگبار، تیرباران، شلیک بطور دستهجمعی، شلیک کردن، بصورت شلیک در کردن
وابلدیکشنری عربی به فارسیسدبندي , رگبارگلوله , بطورمسلسل بيرون دادن , شليک , تيرباران , شليک بطور دسته جمعي , شليک کردن , بصورت شليک درکردن , رگبار
ششلیکلغتنامه دهخداششلیک . [ ش ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) سیخی . شیشلیک . طرز تهیه ٔ آن چنین است که مقداری گوشت راسته ٔ قرمز و به قدر یک چهارم آن دنبه را قطعه قطعه کرده با پیاز خردشده مخلوط نمایند و نصف روز در محل خنکی بگذارند و روی آن را سرکه و نمک و فلفل ریزند تا ترد شود. سپس چهار قطعه گوشت و یک ق
شیشلیکلغتنامه دهخداشیشلیک . (ترکی ، اِ مرکب ) کباب سیخی . طرز تهیه ٔ آن چنین است : مقداری گوشت راسته ٔ قرمز و به اندازه ٔ یک چهارم آن دنبه را قطعه قطعه کرده با پیاز خردشده مخلوط نمایند و نصف روز در محل خنکی بگذارند و روی آنرا سرکه و نمک و فلفل ریزند تاسرد شود و سپس چهار قطعه گوشت و یک قطعه دنبه
ناشلیکلغتنامه دهخداناشلیک . (اِخ ) از دهات بخش ایذه شهرستان اهواز است . در 21هزارگزی جنوب شرقی ایذه ، بر کناره ٔ راه مالرو تنگ چاق به بلوط شیخان ، در جلگه ای گرمسیر واقع است و 176 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات و محصولش غلات