ترجمه مقاله

شمسه

šamse

۱. نقش‌ونگاری که با گلابتون روی لباس می‌دوزند.
۲. [منسوخ] آنچه از فلز به ‌شکل خورشید درست و بالای قبه یا جای دیگر نصب می‌کند.
۳. [قدیمی] بت؛ صنم: ◻︎ یاد باد آن شب که آن شمسهٴ خوبان طراز / به ‌طرب داشت مرا تا به گه بانگ نماز (فرخی: ۱۹۹).

ترجمه مقاله