شهانهلغتنامه دهخداشهانه . [ ش َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) مخفف شاهانه . شاهانه و منسوب به پادشاه . (ناظم الاطباء) : هر روز چنین شهانه کاری میکن بر چهره ٔ ایام نگاری میکن . ؟ (از لباب الالباب ).
شیحانةلغتنامه دهخداشیحانة. [ ش َ ن َ ] (ع ص ) مؤنث شَیحان . (از اقرب الموارد). رجوع به شَیحان شود.- ناقة شیحانة؛ شتر ماده ٔ سریع. (از اقرب الموارد). شتر ماده ٔ باشتاب . (منتهی الارب ).
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) تمران شاه . عوفی در لباب الالباب در ترجمه ٔ حال او آرد: الملک المعظم تاج [ الدین ] تمران شاه شاهزاده و گوهر آزاده هم نسبتی عالی و هم کرمی متوالی داشت و با علّو نسب و سمو حسب شعری که شعری شعار آن سزیدی و نثره نثار آن شایستی - خال جمال کمال او آمد