شوربوملغتنامه دهخداشوربوم . (اِ مرکب ) شوره بوم . زمین شور که در آن نبات نروید. (آنندراج ). شوره زار. زمین شوره . شوره کات .
شاروبیملغتنامه دهخداشاروبیم . (اِ) کروبیان . کروبیم . فرشتگانی هستند که از حضور خدا فرستاده میشوند و دارای دوبال هستند و در عهد عتیق (تورات ) از این فرشتگان یاد شده است . رجوع به قاموس کتاب مقدس ذیل کروب کروبیم و کروبیان شود.
شاروبیملغتنامه دهخداشاروبیم . (اِخ ) میخائیل بک . میخائیل بن شاروبیم بن میخائیل بن شاروبیم (1277 - 1336) مؤلف الکافی فی تاریخ مصر القدیم و الحدیث که چهار جزء آن در بولاق مصر به چاپ رسیده و جزء پنجم آن به صورت مسوده باقی مانده ا
شوره زارفرهنگ فارسی عمیدزمینی که دارای شوره باشد؛ زمین پرشوره که در آن گیاه نروید؛ شورستان؛ شورسان؛ شوربوم.
شوره بوملغتنامه دهخداشوره بوم . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) زمین شوره زار. زمین بی حاصل . (ناظم الاطباء). شوربوم . (فرهنگ فارسی معین ) : دریغ است با سفله گفتن علوم که ضایع شود تخم در شوره بوم . سعدی .- تخم