شکاوندهلغتنامه دهخداشکاونده . [ ش ِ وَ دَ / دِ ] (نف ) نقب زن و چاه جوی را گویند و به عربی نَقّاب خوانند. (برهان ) (ناظم الاطباء). آنکه زمین را بکاود. کاونده و نقب زننده ، بدین جهت گورشکاف و کفن دزد را گویند. و شکاوند مخفف شکافنده است وآنرا شکاونه نیز گویند. (ان
شکاونهلغتنامه دهخداشکاونه . [ ش ِ ن ِه ْ / ش ِ وَ ن َ ] (نف مرکب / اِ مرکب ) نَقّاب و نقب زن و چاه جوی . (ناظم الاطباء). کسی را نامند که در زمین سوراخ کند، آنرا آهون بر و آهون زن نیز خوانند و به تازی نَقّاب گویند. (فرهنگ جهانگی
گورشکاونهلغتنامه دهخداگورشکاونه . [ ش ِ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) (از: گور، قبر + شکاونه = شکاونده = شکافنده ) (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). با ثانی مجهول ، شخصی را گویند که شبها گور و قبر را بشکافد و کفن مرده را ببرد، و او را عربان نباش می گویند بر وزن نقاش . (برهان
نقابلغتنامه دهخدانقاب . [ ن َق ْ قا ] (ع ص ) سوراخ کننده . نقب کننده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). زمین کن . نقب زن . (یادداشت مؤلف ). نقب زننده . شکاونده . شکاونه . (ناظم الاطباء) : نقب زدم بر لبت روی تو رسوام کردکآفت نقاب هست صبحدم و آفتاب . <p class="aut