ترجمه مقاله

شکردن

šekardan

۱. جانوری را شکار کردن؛ شکار کردن: ◻︎ بفرمود تا پیش دریا برند / مگر مرغ و ماهی وُرا بشکرند (فردوسی: ۵/۳۴۴)، ◻︎.چو باز او شکرد، صید او چه کبک و چه گرگ / چو اسب او گذرد، راه او چه بحر و چه بر (انوری: ۲۱۰).
۲. [مجاز] مغلوب ساختن و درهم شکستن و خرد کردن دشمن.

ترجمه مقاله