شگفیدنلغتنامه دهخداشگفیدن . [ ش ِ گ ِ دَ ] (مص ) آشفته شدن . (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف شگفتیدن است . رجوع به شگفتیدن شود.
شکفتیدنلغتنامه دهخداشکفتیدن . [ ش ِ ک ِ دَ ] (مص ) تعجب نمودن . متعجب شدن . شگفتیدن . (ناظم الاطباء) (از برهان ). تعجب کردن . (از انجمن آرا). رجوع به شگفتیدن شود.
شکیفتنلغتنامه دهخداشکیفتن . [ ش ِ ت َ ] (مص ) شکیبیدن . شکیبایی داشتن . صبر کردن . تاب آوردن . تحمل کردن . (یادداشت مؤلف ). صبر کردن . (برهان ) (آنندراج ) (غیاث ). آرام گرفتن . (برهان ) : تو با تاج بر تخت نشکیفتی خرد را بدینگونه بفریفتی . ف