25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
رَّاجِفَةُ
لرزاننده
shaker
shakers
راهکار قائم
مندمج
بیشتر بدانید
پا چو بن
تومان
لهیدن
عالم
هوشبهر
potherb
شیباننده
šibānande
معنی
۱. لرزاننده.
۲. درهمکننده.
جستوجوی دقیق
شیباننده
فرهنگ فارسی عمید
۱. لرزاننده.۲. درهمکننده.
جستوجوی همآوا
چسباننده
فرهنگ فارسی عمید
کسی که دو چیز را به یکدیگر بچسباند.
چسباننده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
splicer
چسباننده
دیکشنری فارسی به عربی
متماسک