لغتنامه دهخدا
شاه بوی . (اِ مرکب ) بمعنی عنبر است . بعضی گویند از گاو بهم میرسد چنانکه مشک از آهو. (برهان ). عنبر باشد. (لغت فرس اسدی ) (صحاح الفرس ). و آن گلی است زردرنگ که بتازیش منثور خوانند. (از اقرب الموارد). و عنبر رانباید در جزو گیاههای خوشبو شمرد زیرا عنبر را که در فارسی شاهبوی گوی