صافاتلغتنامه دهخداصافات . [ صاف ْ فا ] (ع ص ، اِ) ج ِ صافّة. صف زدگان . (مقدمه ٔ لغت میر سیدشریف جرجانی ). فرشتگان صف زده . قوله تعالی : و الصافات صفاً (قرآن 1/37)؛ سوگند به فرشتگان صف زده . فرشتگان صف زده تسبیح گویان در آسمان و مر ایشا
داودیهلغتنامه دهخداداودیه . [ وو دی ْ ی َ ] (اِخ ) (سنه ٔ ...) نام سال هفتم نزول قرآن بمکه . در این سال سوره ٔ «ص »، «صافات »، «یس »، «ملائکه » و «سبا» نازل شد. نام سال هفتم بعثت رسول صلوات اﷲ علیه از سیزده سال توقف آن حضرت در مکه .
يَقْبِضْنَفرهنگ واژگان قرآنمی بندند - بسته می کنند ( قبض به معني گرفتن چيزي و کشيدن آن به طرف خويش است. عبارت "أَوَلَمْ يَرَوْاْ إِلَى ﭐلطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِکُهُنَّ إِلَّا ﭐلرَّحْمَـٰنُ" یعنی : آيا ندانسته اند كه پرندگان بالاى سرشان را در حالى كه بال مىگشايند و مىبندند، فقط [خداى] رحمان در فضا
یسلغتنامه دهخدایس . [ یاسین ] (اِخ ) نام سوره ٔ 36 از قرآن مجید، پیش از سوره ٔ صافات و پس از سوره ٔ ملائکه ، دارای 83 آیه و آن مکیه است . (یادداشت مؤلف ). نام سوره ای از قرآن مجید و در حقیقت این اسم مبارک آن حضرت (ص ) است
قبضلغتنامه دهخداقبض . [ ق َ ] (ع مص ) به پنجه گرفتن : قبضه قبضاً؛ به پنجه گرفت آن را. قبض علیه بیده ؛ بدست گرفت او را و بند کرد. (منتهی الارب ). || دست کشیدن و بازایستادن از گرفتن . (منتهی الارب ). و این در صورتی است که به واسطه ٔ عن معمول گیرد، گویند قبض یده عن الشی ٔ؛ دست کشید و بازایستاد
مصافاتلغتنامه دهخدامصافات . [ م ُ ] (ع مص ) مصافاة. (ناظم الاطباء). رجوع به مصافاة شود. با هم دوستی کردن . با کسی دوستی به اخلاص داشتن . (یادداشت مؤلف ). با کسی دوستی ویژه داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). دوستی کردن با کسی به پاکی . || (اِمص ) دوستی خالص . (ترجمان القرآن ص <span