ترجمه مقاله

صبا

sabā

۱. بادی که از سمت مشرق می‌وزد؛ باد برین: ◻︎ بر این خاک چندان صبا بگذرد / که هر ذره از ما به جایی برد (سعدی۱: ۱۸۸)، ◻︎ آن حله‌ای که ابر مر او را همی‌تنید / باد صبا بیامد و آن حله بردرید (منوچهری: ۱۸۳).
۲. [مجاز] پیام‌آور میان عاشق و معشوق: ◻︎ سحر بلبل حکایت با صبا کرد / که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد (حافظ: ۲۶۸).
۳. (موسیقی) گوشه‌ای در دستگاه همایون؛ نوروز صبا.

بادبرین، بادمشرق، نسیم

ترجمه مقاله