اصبیةلغتنامه دهخدااصبیة. [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ صَبی ّ. (قطرالمحیط) (منتهی الارب ). کودکان . رجوع به صبی ّ شود.
محنوکلغتنامه دهخدامحنوک . [ م َ] (ع ص ) صبی محنوک و صبی مُحَنَّک ، کودک که خرما خائیده بر کامش مالیده باشند. (آنندراج ) (منتهی الارب ).