حرف صحابتلغتنامه دهخداحرف صحابت . [ ح َ ف ِ ص َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: واو و راء است که در اواخر بعضی اسامی معنی خداوندی چیزی دهد، چنانکه پیشه ور، هنرور، تاج ور، و بهمین معنی رنجور و مزدورو دستور یعنی خداوند رنج و مستحق مزد و خداوند دست و منصب ، و آنچه اجازت را دستوری خوانند
حرف صحابتلغتنامه دهخداحرف صحابت . [ ح َ ف ِ ص َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: واو و راء است که در اواخر بعضی اسامی معنی خداوندی چیزی دهد، چنانکه پیشه ور، هنرور، تاج ور، و بهمین معنی رنجور و مزدورو دستور یعنی خداوند رنج و مستحق مزد و خداوند دست و منصب ، و آنچه اجازت را دستوری خوانند
خالدهلغتنامه دهخداخالده . [ ل ِ دَ ] (اِخ ) بنت حارث . وی یکی از زنان عرب است که صحابت رسول را ادراک کرد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2017).
ماشقةلغتنامه دهخداماشقة. [ ش ِ ق َ ] (ع ص ) به معنی جاذبه و صحابت (کذا) است . (آنندراج ). || به معنی زننده ٔ تازیانه نیز آمده است . (آنندراج ). و رجوع به مشق و فرهنگ وصاف ضمیمه ٔ تاریخ وصاف چ هند ص 693 شود.
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن لحلاح . در اینکه آیا او را صحابت دست داده نظر است . از او حدیثی حسن است و آن را ابن عجلان از زرعةبن ابراهیم از او نقل میکند. ابوحاتم روایت او را از طریق عمر مرسل میداند. (از الاصابه قسم 4 ج
صحابةلغتنامه دهخداصحابة. [ ص َ ب َ ] (ع مص )یار شدن و یاری کردن و بکسر اول خطاست [ بمعنی مصدری ] . (غیاث اللغات ). || یاری نمودن . آمیزش کردن . و مؤلف منتهی الارب گوید: به کسر نیز آمده است . صحبت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). همراهی . مصاحبت : مکتوب به صحابت چاپار واصل شد. (مکتوبات متداوله ).<
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عجیربن عبد یزیدبن هاشم بن المطلب بن عبد مناف ... پدر وی را با رسول صحبت بوده است . ابن کلبی می گوید: عمربن خطاب خالد را بواسطه ٔ شرابخواری زد. عسقلانی از این قول استفاده میکند و میگوید: عمر کسی را حد نمیزند مگر آنکه به سن بلوغ رسیده باشد، و اگر چنین ب
حرف صحابتلغتنامه دهخداحرف صحابت . [ ح َ ف ِ ص َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: واو و راء است که در اواخر بعضی اسامی معنی خداوندی چیزی دهد، چنانکه پیشه ور، هنرور، تاج ور، و بهمین معنی رنجور و مزدورو دستور یعنی خداوند رنج و مستحق مزد و خداوند دست و منصب ، و آنچه اجازت را دستوری خوانند