ترجمه مقاله

صفدر

safdar

۱. برهم‌زنندۀ صف دشمن در روز جنگ؛ صف‌شکن. ٢. [مجاز] دلیر؛ جنگاور.

باجرات، باشهامت، بهادر، خطشکن، دلیر، صفشکن،

ترجمه مقاله