ترجمه مقاله

صفیر

safir

۱. صدای ممتدی که خالی از حروف هجا باشد و از میان دو لب یا از آلتی خارج شود.
٢. سوت.
٣. (موسیقی) نوعی ساز بادی.
⟨ صفیرِ راک: (موسیقی) گوشه‌ای در دستگاه ماهور.
⟨ صفیر زدن: (مصدر متعدی) [قدیمی]
۱. صدا زدن.
۲. (مصدر لازم) سوت زدن؛ سوت کشیدن: ◻︎ اسبی که صفیرش نزنی می‌نخورد آب / نی مرد کم از اسب و نه می کمتر از آب است (منوچهری: ۹).

۱. آواز، آوا، بانگ، سوت، صوت، فریاد
۲. هتک

ترجمه مقاله