ترجمه مقاله

صلاح

salāh

۱. مصلحت.
۲. نیکوکار شدن.
۳. [مقابلِ فساد] خیر؛ نیکی.
۴. [قدیمی] نیک شدن؛ نیکو شدن.

۱. صوابدید، مصلحت
۲. خوبی، خیر، نیکی
۳. آشتی، صلح
۴. اهلیت، شایستگی ≠ فساد

ترجمه مقاله